حرفهای خودمانی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مورچه و حضرت سلیمان (علیه السلام )

18 تیر 1390 توسط چگینی

 

 

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
                  مورچه گفت :

” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند

خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم.

خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.

این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد

من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردمو به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریامی آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم. سلیمان به مورچه گفت :

 "وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟" مورچه گفت آری او می گوید :

             ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش

                    نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن

 

 

 نظر دهید »

نماز با عشق

18 تیر 1390 توسط چگینی

عمری نماز به پا داشتم و ندانستم برای چیست و چه می گویم . ولی امروز الله اکبر گفتم . تو نیز مرا بزرگ خواندی . نیت کردم ، نظر کردی و من مشغول به توصیف صفات تو شدم . گفتی از توصیف بی نیازم (سبحان الله عما یصفون) . تو خود را در نماز توصیف می نمایی بنده ی من ، حال توصیف بنما تا من احسنت بگویم . حمد را آغاز نمودم:
الحمدالله رب العالمین : سپاس خداوندی را که پروردگار جهانیان است .
- سپاس بنده ای را که دعوتم را لبیک گفت .
الرحمن الرحیم : بخشنده و مهربان است .
- احسنت بر بنده ای که می بخشد و مهر می ورزد.
مالک یوم الدین: صاحب روز جزاست.
- جزای تو را میزان اشتیاقت قرار خواهم داد.
ایاک نعبد و ایاک نستعین: فقط تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.
- من نیز خواستار شمایم و منتظرم همدیگر را در رسیدن یاری نمایید.
اهدنا الصراط المستقیم : ما را به راه راست هدایت کن.
- هدایت نمودم و هدایت از آن توست.
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الاضالین: راه کسانی را که آنها را مشمول نعمت خود ساختی ، نه راه کسانیکه بر آنان غضب نمودی و نه گمراهان .
- همانا تو خود در مسیری و شایسته ی نعمت و گمراهان تنها و بی یاورند ، من هستم ولی مرا نمی یابند ، آنها خود چشم خویش را بسته اند . من در همه حال در کنار بنده ام هستم .
حال نوبت توحید گفتن است . بگو تا پاسخت دهم .
قل هو الله و احد : بگو خدا یکتا و یگانه است .
- تو نیز یکتایی در آفرینشت بنگر، تو نیز بی نظیری .
الله الصمد : خداوندی که همه ی نیازمندان قصد او را می کنند.
- بنده ام تو باور نداری که قسمتی از خدایی و بی نیاز خواهی گشت روزی که من تو و تو ، من باشیم.
                 
من با تو چنانم ای نگار یمنی 
                                        خود در غلطم که من تو ام یا تو منی
                                                                (خواجه عبدالله انصاری)
لم یلد و لم یولد : هرگز نزاد و نه زاده شده .
- آری من ازلی و ابدیم و تو در سفری از ازل به ابد در راه یافتنی که تو نیز همان اول و همان آخری.
و لم یکن الله و کفوا احد : برای او شبیه و مانندی نبوده است .
- آیا تو پنداری برای تو شبیه و مانندی آفریدم.
در این گفت و شنود عاشقانه از خود خجل گشتم . آرام الله اکبری گفتم و به رکوع رفتم که نگاهم از شدت حیرت دوید و گویی از وجودم جدا گشت . تعظیم زیبای هستی را در برابر وجود خویش می دیدم .
سبحان ربی العظیم و بحمده :…
- من در اشتیاق دیدار زیباترین مخلوقم عظمت هستی را در برابرش به تعظیم نشاندم .
زانوانم طاقت نیاورد و به سجده رفتم .
سبحان ربی الاعلی و بحمده :…
- آری بنده ی من تو بزرگ و والایی. بر ساختار وجودیت پیشانیت را می سایی و من می بالم بر خشوع تو ، تقدیم تو باد جلال و بزرگی .
بار دگر سجده می روم .اینبار عظمت هستی به گرداگرد وجودم در حال چرخش است . حال می فهمم چرا سجده بزرگان طولانی است و بر خاستن از آن دل کندنی نیست . با اشک شوقی که نمی دانم منشاء آن چشمانم هستند یا کل وجودم ، بر می خیزم به شوق حمد و وتوحیدی دوباره .
پروردگارا بگذار هر آنچه می گویم خود نیز پاسخ دهم .
آری سپاس جلال و عظمتت را ، بخشندگی و کرامتت را ، صاحب همه چیز و هیچ چیز تو را می پرستم و یاریت را می طلبم . هدایتم بنما از کور دلی و نگذارم در راه بی کسی . تو بی نیازی و یکتایی و من نیازمند ذات اقدست.
قنوت را در این رکعت می خوانم که بگویم دل پر دعایم امروز فقط یک چیز را می خواهد : ربنا آتنا فی الدنیاحسنه و فی الاخره حسنه …خدایا در دنیا و آخرت تنها تو را می خواهم .
در رکوعم بگذار بر تو تعظیم نمایم و در سجده ام بگذار غرق اطاعت گردم .
شهادتی می دهم با تمام وجود که اشهد ان لا اله الا الله … و اگر سلام می گویم حکایت آن است که با خداحافظی ترکت نکنم و سلام نیت همیشه با تو بودن باشد و تا زمان وصال دیگری از راه برسد از نظرت پنهان نگردم.
اگر می دانستم از زمان این نماز تا نماز دیگر تو همچنان عاشقانه نشسته ای تا من خود را برسانم ، دیگر چگونه می توانستم ترکت کنم . معبود من ، معشوق من ، من که باشم که تو را در انتظار دیدار خود بگذارم .
با حلقه ی رحمانیتت در برمان گرفتی و با حلقه ی رحیمت غسلمان می دهی . این چه حالیست امشب این چه دیداریست ؟ ای کاش زمین می گذاشت این لحظه را پایانی نباشد . کاش دورانش حول زمان نبود تا ثانیه ها مرا از تو دور نسازد.
کاش مفهوم دائم الصلاة را نیز درک می نمودم تا … (خوشا آنان که دائم در نمازند)
                         
یا رب دل پاک و جان آگاهم ده 
                                                  آه شب و گریه ی سحرگاهم ده

                         در راه خود اول از خودم بیخود کن 
                                              بیخودچوشدم زخودبه خودراهم ده
                                                                (خواجه عبدالله انصاری)

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

حرفهای خودمانی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس